بررسی نسخه ایکس باکس بازی Deathloop

جدیدترین اثر استودیوی بازیسازی موفق آرکین عنوانی به نام Deathloop است که مدتی از انتشار اون بر روی کنسول پلی استیشن ۵ و رایانه‌های شخصی میگذرد، اما مدت زیادی از عرضه این بازی بر روی کنسول ایکس‌باکس نگذشته و همین اخیرا برای این کنسول هم منتشر شده است. بازی Deathloop شاید دارای یک داستان تقریبا گنگ و پیچیده باشد و یک سری ضعف‌های کوچک هم در زمینه‌ی گیم‌پلی بازی دیده بشه اما بدون شک میشه گفت که عنوان Deathloop میتونه برای شما یک تجربه‌ی به شدت سرگرم کننده و جذاب رو رغم بزند و همین موضوع هم باعث شده بود که از نام این اثر به عنوان یکی از برترین بازی‌های اکشن ماجراجویی اخیر یاد میشود. از اونجایی که این بازی الان دیگه بر روی هر سه پلتفرم اصلی گیمینگ منتشر شده گفتیم بهترین فرصت است که نگاهی کلی به این اثر خوش نام بیاندازیم، پس با نقد و بررسی عنوان Deathloop با ما همراه باشید.

عنوان Deathloop از اون دسته از بازی‌های ویدیویی هست که اگه ما بخوایم یه بازی دیگه مثل اون رو نام ببریم شاید کار خیلی راحتی نباشه، اما نزدیک‌ترین اثری که مقداری حس و حال که نه اما همون روند و داره بازی Twelve Minutes هست، چرا که توی هر دو بازی خبری از فردا نیست.

اما جدا از روند کلی بازی که شاید، شاید تو بازی‌ای یا فیلمی مثل اون رو دیده باشید میشه گفت که بازی Deathloop، یک عنوان کاملا خاص هست و نمونه‌ی بارزِ یک بگیم به شدت خلاقانه به حساب میاد. جدا از تمام ایده‌های جذاب و خلاقانه‌ای که توسط استودیوی بازیسازی Arkane در این بازی پیاده شده، بدون شک این اثر ایرادات خاص خودش رو هم داره که به اون ها هم اشاره خواهیم کرد.

بذارین یه ذره بیشتر با روند بازی آشنا بشیم، تلاش برای جاودانگی و داشتن یک زندگی ابدی، چیز جدیدی نیست و ما تو خیلی از داستان‌ها و افسانه‌های راجب این موضوع شنیده‌ایم و اگه خود ما اینجوری نباشیم بدون شک حداقل یک نفر و میشناسیم که زندگی ابدی آرزوش باشه خب شاید رسیدن به این موضوع خیلی دور از باور انسان باشه اما اگه بتونیم با ساخت یک لوپ زمانی خودمون رو در یک زمان مخص حبس کنیم چی؟

بله اینجوری میتونیم با تکرار یک زمان مشخص برای همیشه به زندگی کردن بپردازیم اما خب نکته اینجاست که میشه اسم این رو گذاشت جاودانگی؟ اصلا چیز خوبیه؟

روبرو شدن با یک سری اتفاقات تکراری، حرف‌های تکراری و از همه مهم‌تر، زندگی تکراری، شاید چند روز اول جالب به نظر برسه اما بهتون قول میدم بعد چند روز دیوونه میشید.

خب شاید بگید نه؟ پس اگه به این موضوع شک دارید خیلی راحت بلند شید و بازی Deathloop رو تجربه کنید.

خب مثل روال همیشگی بریم که با داستان بازی شروع کنیم، عنوان Deathloop در جزیره‌ای با اسم Blackreef رخ میدهد، مکانی که در یک حلقه زمانی نامتناهی یا همون Time Loop گیر کرده است. البته این Time Loop با اون چیزی که ما در بازی‌های مشابه (مثل Returnal) تا حالا دیدیم کمی فرق داره، چرا که در واقع این Loop این بار توسط خود انسان‌ها و گروهی معروف به Cultist ساخته شده است. اعضای این گروه کاملا به خواست خودشون این سبک از زندگی رو انتخاب کرده‌اند. شاید بعضی از شما بگین که مگه میشه یا چرا اصلا یه نفر باید به خواست خودش همچین کاری کنه؟

خب باید به این دسته از دوستان بگم که فکر کنید یه نفر به شما بیاد و بگه که می‌توانید یک روز خوب زندگی خودتون رو اون هم به انتخاب خودتون بارها و بارها زندگی کنید و هیچ مرگی هم در کار نیست؛ باز هم سریع رد میکنید؟

در عنوان Deathloop شما در نقش شخصی به نام کولت قرار گرفته‌اید که در ابتدا بازی در ساحل بیدار می‌شوید و هیچ ایده‌ای ندارید که کی هستید، اونجا کجاست و اصلا قرار است چه بلایی سرتون بیاد. درسته اول بازی خیلی داستان گنگ و پیچیده است اما نگران نباشید چرا که بازی رفته رفته اطلاعات لازم رو به شما می‌دهد و به مرور هرچه بیشتر بازی کنید، بیشتر با بلک ریف و شخصیت کولت آنشا میشوید.

شاید در نگاه اول این پیچیدگی داستان به شدت برای شما آزار دهنده باشه اما همین موضوع میتونه نکته جذاب بازی هم باشه چون که شما با هر بار مرگ، از اشتباهی که کولت یا دیگران مسببش بودن آگاه میشید و از اطلاعاتی که از داستان به دست میارید به وجد میاید.

فراموش نکنید که بازی Deathloop یک قانون اصلی و مهم داره، که مهم نیست چه قدر سعی کنید همه چیز بعد از گذشت 24 ساعت به طور کامل ریست میشود. یعنی چی؟ یعنی روز از نو.

بدون شک در اول بازی شما هم مثل کرکتر اصلی بازی یعنی کولت، از وجود داشتن همچین قانونی عصبانی میشید اما قرار نیست بازی اینجوری ادامه پیدا کند. بعد از سپری کردن چند ساعت اول بازی، به شما قابلیتی داده میشود به اسم Infuse که شما با استفاده از اون می‌تونید با استفاده کردن از واحدی به نام residuum هر چیزی که نیاز دارید (از سلاح گرفته تا سایر آیتم‌های بازی) رو به طریقی به خودتون وصل کنید تا در هر بار ریست شدن بازی، آیتم‌هایی که به سختی به دست آوردید رو از دست ندید.

نکته‌ای که باید به اون دقت کنید این است که در بازی Deathloop روند بازی به صورتی است که شما باید پشت سر هم ،یکی یکی معماهای بازی رو کشف کنید تا بتونید سر از داستان بازی دربیارید، پس یادتون نره که در بلک‌ریف حرف اول رو اطلاعات میزند.

شاید اول بازی نگران سختی پیدا کردن اطلاعات باشید اما واقعا جای نگرانی نیست چون ممکنه حتی زمانی که در حال گشت و گذار در محیط زیبای بازیهستید ناگهان با گروهی روبرو بشوید که دارن با یکدیگر صحبت میکنند و تنها کاری که شما باید بکنید این است که به صحبت‌هاشون گوش بدید تا اطلاعات جدیدی از داستان بازی رو بدست بیاورید.

یکی از اولین سوالایی که در رابطه با داستان بازی ذهن شما رو مشغول خودش میکنه این اسن که، چرا شما و  جولیانا (یکی از کرکترهای اصلی بازی) حافظه‌تون در برابر فراموشی مقاومت می‌کند و برای رسیدن به جواب این سوال و سوال‌های دیگه شما باید تک تکِ فایل‌های متنی و صوتی دنیای بلک‌ریف رو مطالعه کنید.

حالا سوالی که اینجا پیش میاد اینه که اصلا شما حوصله‌ میکنید و تحمل همچین روند داستانی رو دارید یا نه؟

اما در کل خیلی هم مهم نیست چون این فقط شما نخواهید بود که ممکن است در آخر بازی تمام داستان را متوجه نشده باشید، چرا که برای متوجه شدن کل داستان بازی شما باید واقعا کنجکاو باشید و محیط بازی رو زیر و رو کنید و صبر حوصله زیادی به خرج بدید.

عنوان Deathloop از اون دسته از بازی هاست که شما تازه با تموم کردن بازی به یه سطح از آگاهی نسبت به داستان کلی بازی میرسید و بعدش میتونید دوباره بازی و تجربه کنید تا این بار ببینید داستان دقیقا چی بوده یا این طرف اون طرف از دوستاتون بپرسید و یا داخل اینترنت جستجو کنید، شما رو یاد سری بایوشاک انداخت؟ دقیقا.

نکته خوب قضیه اینجاست که خوشبختانه خود سازندگان از پیچیدگی داستان بازی با خبر بوده‌اند و برای همین هم کرکتر شما بعد از هر لوپ ( زمانی که دوباره به پناهگاه اصلی خود برمیگردید) خود بازی نکاتی جدیدی که کرکتر شما اون‌ها رو پیدا کرده است رو به صورت خلاصه به شما نشون میدهد.

دیگه امروز کم‌تر بازی پیدا میشه که فقط یک پایان داشته باشد اما خب عنوان Deathloop تنها یک پایان دارد اما با واریاسیون‌های متعدد، یعنی چی؟ یعنی این که موقعیت و مکان همه پایان‌های بازی یکی است، اما با توجه به انتخاب‌های شما با اکتِ متفاوتی از سوی جولیانا و کولت روبه‌رو خواهید شد.

حالا که تقریبا با روند بازی آشنا شدیم و نگاهی به داستان پیچیده اون انداختیم وقت این رسیده که نگاهی هم به گیم‌پلی بازی بیاندازیم.

شما به محض ورود به دنیای بازی Deathloop از همون ابتدای بازی خیلی راحت میتونید امضای استودیوی آرکین رو روی این اثر مشاهده کنید. میشه گفت که گیم‌پلی این عنوان به شکلی ترکیبی از المان‌های مختلفی است که تا قبل از این در اثارهای قبلی استودیوی آرکین از جمله سری Dishonored و مجموعه Bioshock شاهد اون بودیم. به راحتی میشه گفت که بازی از هر دو سری یاد شده الهامات زیادی گرفته، اما بدون شک در نوع خودش دارای خلاقیت‌ها و نوآوری‌های خیلی زیادی هم بوده است که همین موضوع اون رو از عناوین قبلی استودیو آرکین جدا میکند.

اگه بخوایم خیلی خلاصه هدف گیم‌پلی بازی رو بررسی کنیم باید بگم که، کرکتر شما برای رسیده به هدف خودش خیلی سریع متوجه میشه که باید هشت تا ویژنری (نام افرادی در روند بازی) رو به قتل برسونه و برای انجام این کار بایدکاری کند تا هر هشت نفر در یک لوپ زمانی حضور پیدا کنند. بعد از انجام این کار شما تنها ۲۴ ساعت فرصت دارید تا هشت ویژنری رو به قتل برسونید و سپس با کشتن جولیانا، برنده‌ی نهایی این چرخه‌ی کشت و کشتار شوید.

خب طبیعتا الان براتون سوال پیش اومده که خب حالا اگه شما وسط این همه کشت و کشتار بمیرید چی؟

همونطور که حدس میزنید هیچی، همه چی از اول.

بازی به این صورت است که شما بعد از هر بار مردن، کنار ساحل از خواب بیدار میشوید. اما بازی بهتون لطف میکنه و چون چندبار تا حالا مردید، شما رو اتومات از دفعات بعدی مستقیم به سمت بانکر هدایت می‌کند.

اگه که یادتون باشه بالاتر به چیزی به نام Infuse اشاره کردم (باعث میشد بعد از هر لوپ دقیقا از صفر صفر هم شروع نکنید) خوشبختانه خود بازی بعد از هر 24 ساعت، به شما هشدار میده که یک سری از آیتم‌های جدیدی که به دست آورده‌اید رو هنوز Infuse نکردید؛ اینجاست که باید از واحد بازی یعنی رزیدوم استفاده کنید. اگه که تا الان پیش خودتون گفتین که خب تنها کاری که باید بکنید اینه که هشت نفر و یه جا جمع کنید و بعد یکی یکی اون‌ها رو بکشید و تنها سختی کار اینجاست که باید زیر 24 ساعت این کار و انجام بدید درسته؟ نه درست نیست.

ای کاش همه چیز به این سادگی بود اما نکته‌ای که باید به اون هم توجه کنید اینه که هر از گاهی یک مدل از هزاران کپی شخصیت جولیانا به لوپ شما وارد میشود و تنها هدف اون کشتن شماست، پس اگه خیلی ریلکس نشستید و دارید از منظره و محیط بازی لذت میبرید یا دارید دشمن‌هاتون رو تیکه تیکه میکنید حواستون باشه که هر لحظه ممکنه جولیانا بیاد بالا سرتون. اما اگه به هر دلیلی این موضوع خیلی اذیتتون کرد و دیدید که واقعا خسته شدید بس که از صفر شروع کردید، مشکلی نیست میتونید از یک قابلیت بازی به اسم Reprise استفاده کنید.

اما یادتون نره که شما در هر لوپ فقط دو بار می‌تونید از این ویژگی استفاده کنید. حالا Reprise چیه؟ این ویژگی به این صورت کار میکنه که اگه به هر دلیلی شما کشته شدید، بدن شما به چند دقیقه پیش از مردنتون برمیگرده و شما این فرصت رو خواهید داشت که از اشتباه‌تون درس بگیرید و مجدد برای پیش‌روی برنامه‌ریزی کنید. شاید بگید خب دو بار که هیچی نیست و اره خب قبول دارم اما تنها راهنمایی که میتونم به شما بکنم اینه که سعی کنید اول به صورت مخفی کاری وارد شوید و دشمناتون رو یکی یکی به قتل برسونید و اگه دیگه کار از کار گذشت سر و صدا کنید.

قبل از نتیجه‌گیری بیاید نگاهی به گرافیک و محیط بازی هم بیاندازیم، در زمینه دیزاین و جلوه‌های بصری بازی Deathloop باید گفت که این عنوان مثل سایر آثار استودیوی بازی سازی آرکین سبک طراحی خاص و منحصر به فرد خودش رو دارد و  این موضوع رو میشه خیلی راحت از نوع طراحی  Cultist‌ها و البته کرکتر‌های اصلی بازی متوجه شد. عنوان Deathloop دارای چهار نقشه‌ی متفاوت است که مناطق نبستا وسیعی هستند و با الهام از دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی طراحی شده‌اند و نکته جذاب‌تر این است که هر زمان از شبانه‌روز که شما به این مناطق بروید، چهره متفاوتی از اون منطقه و حتی با آب و هوای متفاوتی رو خواهید دید.

آیا Deathloop ارزش تجربه دارد؟

در آخر باید بگم که شاید ایده‌ی حلقه‌های زمانی (Time loop) در ابتدا خیلی پیچیده به نظر برسه و از طرفی هم ساخت چنین عناوینی برای مخاطبانی که به بازی‌های جهان باز آخرالزمانی یا بازی‌های زامبی محور عادت کرده‌اند، ریسک بزرگی باشه، اما استودیوی بازی سازی Arkane این ریسک بزرگ رو پذیرفت و اثری رو ارائه داد که میشه به عنوان یکی از خلاقانه‌ترین اثار این چندسال اخیر از اون یاد کرد. گرچه بدون شک بهتر بود که سازندگان یه روش بهتری رو برای روایت داستانی بازی انتخاب می‌کردند و یا شاهد شخصیت‌های درگیر کننده‌تر و عمیق‌تری در داستان بازی بودیم.

در کل مهم نیست که تا حالا چندتا از اثار جذاب استودیوی آرکین رو تجربه کرده باشید چرا که چیزی که مشخص است این است که عنوان Deathloop یک بازی به شدت جذاب و سرگرم کننده است که اگه فقط از یک سری نقاط ضعف کوچک اون چشم پوشی کنیم، به هیچ عنوان نباید تجربه‌ی اون را از دست بدهید.

نکات مثبت بازی Deathloop:

• داستان بازی جدا از پیچیده بودنش به شدت گیرا و جذاب است.
• صداگذاری حرفه‌ای شخصیت‌ها و محیط‌ بازی
• آزادی عمل فوق‌العاده‌ای که بازی به شما در پیشروی مراحل میدهد.
• تنوع بی‌نظیر سلاح‌ها در بازی
• دیالوگ‌های پویا و هوشمندانه، بازی را از یکنواختی در میاورد.
• گرافیک فنی چشمگیر به همراه طراحی بصری خاص و جذاب
• جزئیات و هماهنگی بسیار خوب در دیزاین مراحل و مناطق مختلف بازی وجود دارد.

نکات منفی بازی Deathloop:

• جدا از جذاب بودن، داستان بازی برای بعضی از افراد میتونه بسیار پیچیده و آزار دهنده باشد.
• هوش مصنوعی بازی میتوانست خیلی بهتر در زمینه مخفی کاری کار کند.
• بازی دارای بخش آنلاین چندان جذاب و کاملی نیست.